نظر مهدى پژوهان معاصر در باره ى دجّال
کامل سلیمان در (یوم الخلاص) احادیث شیعه و سنى را در باره ى دجّال ذکر کرده ولیکن پیش از ذکر آنها مىگوید: (مسئله ى دجال، قضیه اى مبهم بوده و بالفعل غیر قابل پذیرش است. زیرا اولا: اخبار آن غیر معتبرند. ثانیا: امور جعلى در آنها مشاهده مىشود که با بلندترین صدا، فریاد زده و اعتراف مىکند که رسول خداصلى الله علیه و آله و ائمه طاهرین علیهم السّلام از ابراز داشتن این خرافات و اراجیف منزّهند. ثالثا: اساسا برخى از این روایات جعلى بوده و سندشان ساختگى است.
(امّا برخى علایم ذکر شده در باره ى دجّال بر بعضى پدیده هاى شوم امروزى منطبق است که آدمى را متقاعد مىسازد که اخبار صحیح این باب نیازمند به تأویل است؛ [یعنى زبان این روایات سمبلیک است]... بار دیگر تکرار مىکنم که تقریبا با یقین مىتوانم بگویم 90% احادیث دجّال، جعلى است و زبان 10% باقى مانده نیز رمزى است و این بدان معناست که مقصود از دجّال، افراد دیگرى از زمره ى جبّاران و سفاکان و مفسدان و احتمالاً برخى از سران دژخیم یهود صهیونیست است.
6 - علامه سید محمد صدر در جلد سوم موسوعه ى ارزشمند الامام المهدى با عنوان (تاریخ الغیبة الکبرى) بحث مفصّلى را به بررسى مسئله ى دجّال اختصاص داده است. وى معتقد است اکثر قریب به اتفاق اخبار دجّال مبتلاى به دو اشکال جدى هستند:
الف - ضعف سندى.
ب - دلالت بر ایجاد معجزات مضلّه (که به لحاظ قوانین کلامى محال است؛ یعنى خداوند سبحان قدرت خرق عادات و اظهار معجزه را به افراد ضالّ و مضلّ تفویض نمىکند).
ایشان سرانجام به این جمع بندى مىرسد که وجود دجّال امرى است حق، لکن مراد از آن یک فرد مشخص با همان اوصاف کذایى نیست، بلکه مقصود یک سرى پدیده هاى اجتماعى - فرهنگى است
2 - توصیف دجّال به زبان نمادین
همان گونه که پیش از این گفتیم در میان مهدى پژوهان، محققى که بیش از دیگران بر رمزى بودن زبان احادیث در قضیه ى دجّال تأکید داشته و مفصّلتر بدان پرداخته است، علامه سید محمد صدر در جلد سوم موسوعة الامام المهدى است که در اینجا خلاصه ى سخنان ایشان را نقل مىکنیم.
مفهوم دجّال، سمبل پیچیده ترین و خطرناکترین دشمن اسلام و خداست و این در واقع، توصیف تمدّن و جهانبینى ماتریالیستى غرب است؛ زیرا تاریخ ادیان تاکنون چنین دشمنى به خود ندیده است. در احادیث دجّال آمده است: (از زمان خلق آدم تا روز قیامت، امرى خطیرتر از دجّال وجود ندارد)، و استفاده از کلمه (أمر) خود بیانگر این حقیقت است که دجّال یک شخص معیّن نبوده، بلکه یک جریان فرهنگى - اقتصادى - سیاسى ضد توحیدى و ضد دینى است.
در روایات باب وارد شده است: (از ترفندهاى دجّال این است که به آسمان دستور مىدهد که ببارد و در پى آن، آسمان خواهد بارید و به زمین امر مىکند برویان و به دنبال آن، زمین رستن آغاز خواهد کرد)، و این چیزى است که تمدّن غربى بر اساس پیشرفتهاى خیرهکننده در عرصه ى فنآورى صنعتى و پیشرفت در زمینههاى فیزیک فضایى و بیوشیمى و دهها شاخه ى دیگر علمى و با سیطره ى همه جانبه بر منابع طبیعى، بدان دست یافته است.
در اخبار دجّال آمده است: (از شگردها و شیوه هاى اوست که اگر بر محلّهاى عبور کند و مورد تکذیب و روىگرداندن اهل آن واقع شود، کسى از آنان زنده نخواهد ماند و اگر بر محلّهاى بگذرد و مورد استقبال و تصدیق اهل آن قرار گیرد، آسمان را گوید که بر آنان ببار و زمین را امر کند که بر ایشان برویان تا آنجا که زان پس، دامهاى ایشان در نهایت فربهى و شیرآورى و... خواهند شد).
و این، پدیدهاى است که ما امروزه در صحنه ى بین الملل و روابط به اصطلاح شمال - جنوب به خوبى شاهد آن هستیم؛ هر جامعه اى که خود را در آغوش غرب استکبارى انداخته و حلقه ى سرسپرده گى آنان را در گوش کند، از نظر اقتصادى و رفاهى مورد توجه غرب قرار مىگیرد و هر کشورى که بخواهد در مقابل ارزشهاى غربى (مانند: قرائت غربى حقوق بشر) یا سیاستهاى غربى بایستد، بایکوت و تحریم همه جانبه مىشود.
در باره ى دجّال در جوامع روایى مىخوانیم: (دجّال با رساترین فریاد خود که همه ى عالمیان بشنوند بانگ مىزند: به سویم بشتابید اى هواداران من! منم آن کس که (خَلَق فَسوّى) و منم آن که (قدّر فهدى) آرى! (أنا ربکم الأعلى). همه ى این اوصاف در مورد تمدن غربى صادق است. غرب مادّى و متافیزیک ستیز از طریق امپراطورى اهریمنى و جهانى رسانه ها و شبکه هاى عظیم صوتى - تصویرى - مطبوعاتى با ترویج اخلاق، حقوق، ارزشها و هنر مادّى، ولایت خود بر شئون انسان را فریاد مىکند و با حرکت خزنده ى فراگیر خویش، آدمى را در چنبره و قبضه ى خویش گرفته و از عالم علوى جدا ساخته است. دجّال در تراث روایى ما، یک چشم معرفى شده است و گفته شده که چشم دیگر او کور است و قطعا این وصف، زیبنده ى تفکر و تمدن مادهزده ى غربى مىباشد؛ چه آن که غرب از دو بخش عالم و هستى آدمى یعنى ماده و معنا و به عبارت دیگر جسم و روح، تنها ماده و مادیات و جسم و جسمانیات را مىبیند و اساسا توانایى مشاهده ى معنا و معنویت و روح و روحانیت را ندارد و این یعنى او از یک چشم محروم است و یکى از دو سمت و سوى جغرافیاى هستى را ندیده و هرگز درک نکرده است.
سرانجام در احادیث مىخوانیم که (هیچ جایى از زمین باقى نمىماند مگر آن که دجّال در آن گام مىنهد و حضور خود را اعلام مىکند به جز مکه و مدینه؛ زیرا فرشتهاى با شمشیرى بر فراز این دو ناحیه ى مقدسه ایستاده و از ورود دجّال به آنها جلوگیرى مىکند).