آری گشتم . خواندم . و ماندم ، اما...
آنقدر سوال بی جواب دارم از تمام اتفاقات ، از تمام آزارها ، از تمام ضربه ها
حال خسته ام از زندگی ، آیا این باید انتهای رسیدن من به تو باشد ؟؟؟
من ماندم ؛ عقب تر از همه ، با آنکه میدویدم
من ماندم نیمه جان و ...
یادم هست هر آنچه را که باید باشد.
مقدمه
پیش از آن که از علایم ظهور سخن به میان آوریم، بجاست براى روشن شدن چرایى لزوم بحث از نشانههاى ظهور و نیز مرزهاى مفهومى واژه ى مرکب (علایم ظهور) سه نکته را به یاد داشته باشیم:
1- ضرورت آگاهى از علایم ظهور
مىدانیم که عوامل داخلى و خارجى بسیارى وجود دارد که هویت و عزّت جهان اسلام را تهدید مىکنند و افتخار و اقتدار مسلمین را مخدوش مىسازند. این عوامل، خلوص تعالیم اسلام و حسن اجراى آنها، وحدت صفوف مسلمین و تمرکز قواى آنان و سرانجام استحکام و استوارى بنیانهاى اعتقادى - اجتماعى تمدن مشعشع اسلامى و پیشرفت و بالندگى آن را هدف قرار مىدهند.
از جمله عوامل تهدیدگرى که داراى بستر و خاستگاه داخلى و حمایتگر و هدایتگر خارجى است، خطر جدى وجود (متمهدیان) (مدعیان دروغین مهدویت) مىباشد که هر از گاهى، ظهور کرده و به سلامت اعتقادى و همبستگى اجتماعى یکى از نقاط جهان اسلام، آسیب وارد مىسازد.
خوشبختانه این خطر جدى طى آسیب شناسى مهدى باورى توسط هادیان امت و پیشوایان معصوم علیهم السّلام پیش بینى شده است؛ در این راستا تبیین مشروح علایم ظهور را باید گامى در جهت آسیبزدایى از پیکره ى این باور مقدس و سازنده به شمار آورد. بنا بر این به طور خلاصه مىتوان گفت سرّ ضرورت آشنایى با علایم ظهور در کسب هوشیارى لازم براى مقابله با خطر جدى منجیان دروغین نهفته است.
2 -جداسازى نشانههاى ظهور از شرایط و اسباب ظهور
وجود هر پدیدهاى هم مىتواند سبب و شرط داشته باشد و هم علامت و نشانه، و پر واضح است که این دو از یک مقوله نیستند و هر چند ممکن است در موارد بسیارى (شرط) و (علامت) مقارن و موازى باشند ولى نسبت هر یک با پدیده ى مورد نظر از سنخى ویژه و متمایز است. براى آن که تفاوت نسبت هر یک از این دو با پدیده ى مورد نظر مشخص شود مناسب مىنماید به ذکر مثالى بپردازیم:
قطارى را در نظر آورید که مىخواهیم از راه رسیدنش را به عنوان یک پدیده تصور کنیم و هر یک از (شرط) و (نشانه) و نیز نسبت آن دو با فرا رسیدن قطار را معیّن سازیم. مىتوان (عدم ریزش کوه در مسیر ریل) را (شرط) و (بلند شدن صداى سوت قطار یا به هوا برخاستن دود آن) را (علامت) از راه رسیدن قطار به شمار آورد. در این حال، عدم ریزش کوه و به تعبیر دیگر (باز بودن مسیر ریل) سبب و شرط رسیدن قطار است که اگر حاصل نشود، قطار هیچگاه به مقصد نخواهد رسید؛ اما سوت قطار یا دود آن صرفا هشدارى است که به مردم مىفهماند قطار به شما نزدیک مىشود و از راه مىرسد که چنانچه این سوت شنیده یا آن دود دیده نشود یا قطار اساسا فاقد سوت و بدون دود باشد، حرکت قطار و رسیدن آن به مقصد مختل نمىگردد و لکوموتیو مىتواند به مسیر خود ادامه دهد و به مقصد برسد.
با این توضیح به سراغ (ظهور) و علایم آن مىرویم. شرایط ظهور عبارتند از همان اسباب برپایى حکومت عدل جهانى که در چهار عامل خلاصه مىشوند:
1- دستورالعمل جامع، حکیمانه و عادلانه ى اداره جامعه ى بشرى.
2 - رهبرى حکیم، عادل و توانمند که انقلاب را هدایت کرده به پیروزى برساند و اداره ى حکومت را بر عهده گیرد.
3- تعداد کافى فرمانبران و یاوران آگاه از هدف انقلاب جهانى مصلح کل و آماده براى جانبازى در راه انجام فرامین وى.
4 - آمادگى و پذیرش جامعه جهانى به جهت سرخوردگى از تجارب ناکام بشرى و شکست تزها و دکترین هاى رنگارنگ در ایجاد جامعه مطلوب و به ستوه آمده از اوجگیرى ظلم و فساد در سطح جامعه ى ملل.
از این میان، دو شرط اول موجود و دو سبب بعدى مفقودند؛ شرط اول با آمدن حقه ى نهایى وحى آسمانى -شریعت مقدس اسلام- محقق گشته و شرط دوم با وجود مقدس بقیةالله الاعظم(عجل اللّه تعالى فرجه) تأمین شده است.
اما شرط سوم و چهارم هنوز حاصل نشدهاند و از این رو، علت تامه ى ظهور تشکیل نشده است.
هنگامى عصر طلایى ظهور فرا مىرسد که این دو سبب، حاصل آید و به دو شرط نخست انضمام یابد
در مورد ظهور نیز اخبارى وارد شده که بیان مىدارد امام علیه السّلام زمانى ظهور خواهد کرد که فساد مالى و جنسى شیوع یافته و دین گریزى سکه ى رایج شده و...از این بیان مىتوان بدین نکته پى برد که امام در غیر این شرایط، ظهور نخواهد فرمود، اما اگر چشم گشوده و مشاهده کردیم که هم اکنون این اوضاع، بر جامعه بشرى حاکم است نمىتوانیم متوقع ظهور زود هنگام مصلح کل باشیم
3- تفکیک (علایم ظهور) از (اشراط الساعة)
بر پایه ى مستندات اسلامى، در روند تسلسل تاریخى حوادث عظیم جهانى، نخست انقلاب مصلح کل حضرت ابا صالح المهدىعلیه السّلام رخ مىدهد و در پى آن دولت کریمه مهدوى شکل مىگیرد و آنگاه پس از سپرى شدن عصر طلایى ظهور، فرجام تاریخ فرا مىرسد و بساط دنیا درهم ریخته و قیامت برپا مىگردد و پیش از حادث شدن قیامت، نشانه هایى ظاهر مىشود که از بروز قیامت خبر مىدهد، این نشانه ها در فرهنگ اسلامى ما (اشراطالساعة) نامیده شدهاند (اشراط جمع (شَرَط) به معناى (علامت) است).
خداوند سبحان مىفرماید: (فَهَلْ یَنْظُرُونَ إلاَّ السّاعَةَ أَنْ تَأتِیَهُمْ بَغتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها)
? آیا کافران جز این انتظارى دارند که قیامت ناگهان فرا رسد، در حالى که هم اکنون نشانههاى آن پدید آمده است؟)
حال این که نشانههاى بروز قیامت یا (اشراطالساعة) چه امورى هستند، بحثى است که در ادامه و ضمن بیان (نکات) مربوط به علایم ظهور بدان خواهیم پرداخت. به هر روى باید توجه کرد که هر دو واقعه ى (ظهور حضرت بقیة الله الاعظم(عجل الله تعالى فرجه) و (پدیدار شدن رستاخیز) در مقطع تاریخى موسوم به (آخرالزمان) صورت مىپذیرد و احتمال اشتباه شدن آنها مىرود. بر این پایه لازم است با هوشیارى کامل، آنها را شناسایى نموده و از یکدیگر تفکیک کرد و از درهم آمیختن و جابجایى آنها - خطایى که برخى از نویسندگان بدان مبتلا شده اند - دورى گزید.